آشنایی با مبانی REBT - رفتار درمانی عقلانی هیجانی
باید بدانید این اتفاقات نیستند که شما را ناراحت میکنند بلکه نحوه واکنش شما به اتفاقات است که ناراحتتان میکند. حرف خیلی سادهای است؛ شما با طرز فکر، احساس و رفتارتان در یک وضعیت خاص میتوانید آن را بهتر یا بدتر کنید. رفتاردرمانیعقلانیهیجانی Rational Emotive Behavior Therapy (REBT) روش بسیار موثری در رواندرمانی است که به مردم کمک میکند با تغییر نحوه پاسخدهی خود یعنی با تغییر فکر، احساس و رفتارشان با مشکلات زندگی کنار بیایند. ولی اشتباه نکنید. رفتاردرمانیعقلانیهیجانی نمیگوید “بیخیال باش و هر اتفاقی را بپذیر”. رفتاردرمانیعقلانیهیجانی، در اصل درمان شناختیرفتاری و اولین درمانی است که تشخیص داد مردم در پاسخدهی به وقایع، حق انتخاب دارند. رفتاردرمانیعقلانیهیجانی به شما یاد میدهد آنچه را میتوانید تغییر دهید، تغییر دهید ولی این را هم یاد میدهد که به در و دیوار زدن برای تغییر دادن آنچه نمیتوانید آن را تغییر دهید، نامعقول و ناکارآمد است و با این کار خودتان را بیجهت ناراحت نکنید.
در این مقاله میخوانید:
آیا بین آدم و رفتارش فرق است؟
سوال بسیار خوبی است اما جوابش آنقدر که به نظر میآید آسان نیست. رفتاردرمانیعقلانیهیجانی میگوید اگرچه آدمها رفتار میکنند ولی همان رفتارشان نیستند. اگر به خودتان بگویید “من آدم خوبی هستم چون خوب عمل میکنم” یا اگر به خودتان بگویید “من آدم بدی هستم چون بد عمل میکنم” تعمیم افراطی نادرست دادهاید. اگر واقعا آدم خوبی بودید بدون استثنا خوب عمل میکردید. همچنین اگر واقعا آدم بدی بودید که همیشه بدون استثنا بد عمل میکردید. اما آدم متغیری هستید که گاهی خوب و گاهی بد عمل میکند. در ضمن به دلیل انسان بودنتان جایزالخطا هستید و هرگز نمیتوانید کامل و بیعیب باشید. پس شانس خیلی کمی دارید که بتوانید همیشه خوب عمل کنید و همیشه نظر دیگران را جلب کنید. بنابراین بین شخصیت و رفتار تفاوت وجود دارد.
دنیا خوب است یا بد؟
بزن رو لینک :
ده باور نامعقول مردم
مردم بیش از ده باور نامعقول و ناکارآمد دارند که به سه دسته تقسیم میشود:
1- حتما باید کارهای مهمی انجام دهم و بابت این کارهای مهم تایید شوم. در غیر این صورت، آدم کاملا بیارزشی هستم.
2- دیگران حتما باید با من مهربان باشند و عادلانه رفتار کنند، در غیر است صورت ملعون و مزخرف هستند.
3- زندگی من حتما باید خوب، راحت و لذتبخش باشد، درغیر این صورت اصلا میتوانم از زندگی لذت ببرم.
بر اساس این طبقهبندی، ده باور نامعقول مردم عبارتند از:
- باید-بله باید- محبت و تایید آدمهای مهم اطرافتان را جلب کنید.
- حتما باید آدم کاملا باعرضه، قابل و موفقی باشید.
- مردم اصلا نباید زشت و ناعادلانه رفتار کنند. اما اگر زشت و ناعادلانه رفتار کردند، باید آنها را لعن و سرزنش کنید و آنها را آدمهای بد، پلید و ضایعی بدانید.
- وقتی به شدت ناکام میشوید و دیگران با شما ناعادلانه رفتار میکنند، باید اوضاع خود را افتضاح، وحشتناک، هولناک و فاجعهبار بدانید.
- وقتی زیر فشار هستید و تجارب تلخی را پشت سر میگذارید باید ناراحت شوید و بپذیرید که کنترل زیای بر ناراحتیتان ندارید و نمیتوانید آن را برطرف کنید.
- اگر چیزی خطرناک و ترسناک است باید آن مشغولیت و وسواس ذهنی پیدا کنید و به شدت از آن فرار کنید.
- نمیتوانید از خیلی سختیها فرار کنید و از زیر بار مسئولیتهایی که در قبال خودتان دارید شانه خالی کنید و در عین حال زندگی کامبخشی داشته باشید.
- گذشتهها همچنان مهماند و چون فلان چیزی یک زمان تاثیر زیادی بر زندگی شما داشته است پس الان هم عنان رفتار و احساستان در دست آن است.
- آدمها و کارها حتما باید از این که هستند بهتر شوند و اگر نتوانید حقایق زندگی را با خودتان سازگار کنید، افتضاح و وحشتناک میشود.
- با بیحالی و فعالیت نکردن یا با الکی خوش بودنِ منفعلانه میتوانید به سر حد خوشبختی و خوشحالی برسید.
بزن رو لینک :
بهتر است که باورهای نامعقول خود را شناسایی و سپس آنها را زیرسوال برده و تبدیل به باورهای کارآمد و معقول کنید.
چرا یافتن باورهای نامعقول و زیرسوال بردن آنها سخت است؟
آدمها به دلایل زیر به سخی میتوانند باورهای نامعقولشان را بیابند و زیر سوال ببرند:
1- آدمها معمولا خیلی ناراحت میشوند و زیرسوال بردن باورهای نامعقول، موقع ناراحتی، کار سختی است. چنین افرادی بهتر است از فنون آرمیدگی استفاده کنند؛ تا قبل از هر اقدامی ابتدا آرامش خود را بازیابند. به این ترتیب، هیجان عذابآورشان در زیرسوال بردن باورهای نامعقولشان خللی ایجاد نخواهد کرد.
2- آدمها فکر میکنند خیلی ناراحتتر از آن هستند که بتوانند باورهای نامعقولشان را زیرسوال ببرند و از خودشان توقع دارند که نباید ناراحت شوند. به این ترتیب، ناراحتی خود را دو برابر میکنند و از هر پیشرفتی باز میمانند.
3- آنها پس از آنکه زیرسوال بردن باورها نامعقولشان را دشوار میبینند، به اشتباه میگویند این کار غیرممکن است. در نتیجه از تلاش کردن دست میکشند. آنها چون نامعقول فکر میکنند میپندارند تغییر کردن باید آسان باشد. اما در عمل میبینند که تغییر کردن سخت است و زیرسوال بردن را ادامه نمیدهند.
4- آدمها بابت اینکه باورهای نامعقولشان را سریع و آسان زیرسوال نمیبرند، خودشان را سرزنش میکنند. همین سرزنش ثانویه خود نیز نامعقول است و آنها را ناراحتتر میکند. سپس چنان روی سرزنش خود متمرکز میشوند که نمیتوانند به چیز دیگری از جمله به زیرسوال بردن باورهای نامعقول اولیه و ثانویه خود فکر کنند.
دنبال این نوع مانعها بر سر راه زیرسوال بردن قاطعانه و مستمر باورهای نامعقولتان باشید. قدری به خودتان وقت بدهید تا آرامشتان را بازیابید. سپس باورهای نامعقول فوق را که مزاحم زیرسوال بردنهای شما میشوند بیابید و آنها را زیر سوال ببرید.
مقاله هاتون بسیاز مفید است