کوچ رفتاری عقلانی هیجانی (REBC)، به اهداف زندگی، به روش مستقیم و فعال، نزدیک میشود؛ لااقل به اندازه جهتگیری ارتقایی، با تمرکز درمانی.
آلبرت الیس رفتاردرمانی عقلانی هیجانی (REBT) را در طول جلسات لایو در موسسه Albert Ellis، ترویج میکرد. جلساتی که در ابتدا “مشکلات زندگی روزمره” و بعدها “زندگی جمعهشبها”، نام گرفت که در آنها، از روش REBT، در مشکلات/اهداف زندگی شرکتکنندگانی که برای کمک گرفتن در غلبه بر موانع فردی، و نه مشکلات سلامت روانی، به او مراجعه کرده بودند، استفاده کرد؛ این افراد، برای رسیدن به اهداف زندگیشان، در حوزههای مختلف، از او مشورت گرفتند.
کوچ رفتاری عقلانی هیجانی (REBC)، شکلی توسعهیافته از مربیگری زندگی بر پایه نظریه و روشهای REBT، با هدف یاری رساندن به افراد در دستیابی به سعادت و رفاه، مدیریت استرس و اهداف مرتبط با عملکرد، است.
کوچ رفتاری عقلانی هیجانی (REBC) بر نقش تفکر، و به صورت ویژه، بر روی باورهای عقلانی (RBs)، در دستیابی به رشد فردی یا اهداف پیشرفت حرفهای، و بر غلبه بر موانع هیجانی/ رفتاری، تاکید دارد.
هدف کوچ رفتاری عقلانی هیجانی (REBC)، افزایش آگاهی درباره باورهای غیرعقلانی (IBs)، و تبدیل آنها به باورهای عقلانی است تا موانع هیجانی مراجعهکننده را، به منظور دستیابی به هدف و افزایش تحمل روانی، رفاه و عملکرد آنها، کاهش دهد.
کوچ رفتاری عقلانی هیجانی (REBC)، شکلی خاص از مربیگری زندگی رفتاری شناختی است که به عنوان رویکردی یکپارچه برای مربیگری زندگی، و با استفاده از یک چارچوب شناختی رفتاری هیجانی به منظور درک اهداف/ مشکلات، و پرداختن به آنها با استفاده از استراتژیهای عقلانی، رفتاری، راهحل محور و راهگشا، تعریف شده است.
در زمان تمرکز بر روی مشکلات هیجانی، کوچ رفتاری عقلانی هیجانی (REBC)، باورهای غیرعقلانی را مشخص و اصلاح میکنند، آنها را به چالش میکشند و با باورهای عقلانی، جایگزین میکنند تا موانع را برای دستیابی به اهدافی مانند زندگی شاد و پربار، برطرف سازند.