عشق به درمانگر
رواندرمانی یک فرآیند خودمانی است که شامل ایجاد اعتماد تدریجی بین شما و درمانگرتان است؛ البته علاقه بخشی از آن محسوب نمیشود. در این مقاله از مجلهی رفتار، در کنار ما باشید تا رابطهی مراجع و مشاور را بیشتر مورد بررسی قرار دهیم.
در این مقاله میخوانید:
رابطهی مشاور و مراجع
رفتن به درمان ممکن است به این معنی باشد که شما اغلب حقایق خود را در مورد زندگی، تجربیات و افکار را با درمانگر خود در میان میگذارید.
بسته به نوع درمانی که انتخاب کردهاید، درمانگر شما میتواند به صورت شفاهی احساسات شما را تأیید کند، به شما در ارزیابی مجدد یک موقعیت کمک کند، و بینشهایی را به اشتراک بگذارد که میتواند تأثیر قدرتمندی بر دید شما از خود و جهان داشته باشد.
این تجربه ممکن است باعث شود که احساس کنید به درمانگر خود تکیه میکنید و هر روز بیشتر از نظرات او قدردانی میکنید. حتی ممکن است نسبت به آنها احساساتی پیدا کنید یا آنها را به عنوان یک دوست ببینید. این یک بخش طبیعی از فرآیند درمان است.
اما ارتباط مستحکم با روان درمانگرتان مانند دوستی با آنها نیست. درک و احترام به این مرز میتواند به شما کمک کند تا به اهداف درمانی خود دست یابید.
حذف گزینه دوستی از روی میز برای تحقق بهترین درمان ضروری است. چرا که رابطه درمانگر و بیمار منحصر به فرد است
اتاق درمانگر شما (واقعی یا مجازی) فضای امنی است که در آن میتوانید چالشهایی را که احساس میکنید بر دیگر جنبههای زندگی شما تأثیر میگذارند، باز و کشف کنید.
این ارتباط همچنین به شما کمک میکند تا استراتژیها و ابزارهای مقابلهای را برای مدیریت احساسات و ارزیابی مجدد الگوهای تفکر خود ایجاد کنید.
پیوند شما با درمانگرتان همچنین میتواند راهی مطمئن برای کشف نحوه هدایت روابط فراهم کند.
متخصصان سلامت روان، آموزش دیده اند تا احساسات شما را حفظ کرده و در خود نگه دارند، در حالی که تا حد زیادی احساسات خود را کنار می گذارند. این بخشی از چیزی است که این رابطه را منحصر به فرد و درمانی میسازد.
پیوند درمانی ذاتاً یک طرفه است.
اگرچه ممکن است این یک دیدگاه منفی به نظر برسد، اما در واقع این چیزی است که باعث می شود درمان موثرتر باشد.
مرزها بخش مهمی از درمان هستند.
مدلسازی مرزهای سالم میتواند یکی از راههای کلیدی باشد که یک درمانگر به شما کمک میکند تا روی چالشهای خود کار کنید. اگر تمایلات مردمپسند دارید، در نه گفتن مشکل دارید، یا احساس مسئولیت بیش از حد نسبت به احساسات دیگران دارید، اینجا، محل ایفای نقش یک درمانگر حاذق است.
اگر در تعیین حد و مرز در سایر زمینههای زندگیتان مشکل دارید، درمان میتواند به شما در یادگیری نحوه انجام آن کمک کند.
رابطه شما با درمانگرتان از ابتدا شامل مرزهای مشخصی است.
- چند بار ملاقات میکنید؟
- چه مدت ملاقات میکنید؟
- چه مقدار تماس بین جلسات مجاز است؟
اما به طور کلی، درمانگر شما چیز زیادی در مورد زندگی یا وضعیت عاطفیاش فاش نمیکند. همه متخصصان بهداشت روان ملزم به رعایت دستورالعملهای اخلاقی هستند که برای محافظت از آنها و بیمارانشان طراحی شده است.
روابط بین مراجع و درمانگر، در صورتی ممنوع است که دارای پتانسیل موارد زیر باشد:
- به عینیت درمانگر آسیب برساند.
- درمان را کم اثر کند.
- باعث آسیب به بیمار شود.
منشور اخلاقی انجمن مشاوره آمریکا (ACA) همچنین به درمانگران از گسترش رابطه فراتر از محدودیتهای حرفهای هشدار میدهد.
اگر با درمانگر خود دوست شوید چه اتفاقی میافتد؟
تبدیل یک رابطه درمانی به دوستی میتواند بر روند بهبودی شما و نحوه هدایت جلسات درمانی تأثیر بگذارد.
به طور کلی، یک درمانگر مطمئن میشود که مرزهای رابطه شما مشخص است. اما اگر در مورد ماهیت پیوند خود احساس سردرگمی میکنید، یا اگر تمایل شدیدی برای ایجاد یک دوستی دارید، ایده خوبی است که آن را در یک جلسه مطرح کنید.
این احتمال وجود دارد که درمانگر شما برای ابراز هرگونه احساسی که نسبت به آنها دارید، چه مثبت یا منفی، باز باشد، زیرا این موارد می تواند به برجسته کردن زمینههایی که باید روی آنها کار کنید کمک کند.
ایجاد احساسات عاشقانه نسبت به درمانگر رایج است و به آن انتقال میگویند. مهم است که بتوانید این احساسات را کنترل کنید.
آیا تا به حال با خود فکر کرده اید «من عاشق درمانگرم هستم»؟ اگر چنین است، سعی کنید در مورد آن احساس شرم، خجالت یا ناخوشایندی نداشته باشید.
انتقال چیست؟
انتقال زمانی است که احساسات یا افکار خود را برای یک فرد به دیگری هدایت میکنید.
زمانی که یک درمانجو احساسات قوی و نیازهای عاطفی مربوط به یک رابطه را وارد رابطه درمانی فعلی خود کند، انتقال میتواند در پویایی مشتری-درمانگر رخ دهد. همچنین ممکن است زمانی اتفاق بیفتد که جنبههایی از رابطه قبلی یک فرد روی متخصص سلامت روان فعلی او گذاشته شود.
از سوی دیگر، انتقال متقابل زمانی است که درمانگر انتقال را با مراجع خود تجربه میکند. به زبان ساده، درمانگر عاشق مراجع میشود.
انتقال میتواند یک عمل آگاهانه یا ناخودآگاه باشد.
انتقال همچنین میتواند با سایر احساسات مانند خشم، دلبستگی یا ترس اتفاق بیافتد.
دلایلی که مردم عاشق درمانگر خود می شوند
احساسات و عواطف قوی در درمان دخیل هستند، بنابراین تعجبآور نیست که بسیاری از افراد احساسات عاشقانه را نسبت به درمانگر خود ایجاد میکنند.
شما به درمانگر خود به روشهای غیرواقعی نگاه میکنید (مثلاً او را کامل می بینید و ایدهآل میکنید).
شما در مورد احساسات قوی از یک رابطه قبلی صحبت میکنید، و درمانگر شما ممکن است شما را به یاد یک شریک عاشق در گذشته بیاندازد و شما به اشتباه این احساسات عاشقانه را به درمانگر خود متصل میکنید.
شما در یک محیط درمانی موفق احساس راحتی و امنیت میکنید و ممکن است این را با اشتیاق یا عشق اشتباه بگیرید.
درمانگران اغلب توسط بیماران به عنوان شخصیتهایی با قدرت در نظر گرفته میشوند – افرادی که میتوانند به کاهش درد عاطفی و آسیب کمک کنند.
شما در روابط خود نیازهای برآورده نشدهای دارید، و جلسات شما اغلب ممکن است در مورد مسائل مربوط به عشق و/یا رابطه جنسی باشد. در این صورت انتقال ممکن است رخ دهد.
شما میتوانید صمیمی ترین افکار و احساسات خود را به اشتراک بگذارید و توسط درمانگرتان مورد قضاوت یا تمسخر قرار نگیرید. ممکن است برای شما طبیعی به نظر برسد که عاشق کسی شوید که این توجه بی قیدوشرط، محیط امن و راحتی را ارائه میدهد.
چگونه شرایط را اداره کنیم؟
ممکن است شما به درمانگر خود علاقه پیدا کرده باشید اما نمیدانید در مورد آن چه کاری انجام دهید. بهترین اقدام چیست؟ در اینجا چند پیشنهاد در مورد اینکه چه کاری باید انجام دهید و چه کاری را نباید انجام دهید را ارائه میدهیم:
آنچه شما می توانید انجام دهید
احساسات خود را بپذیرید؛
بسیاری از بیماران سعی میکنند با قضاوت منفی خود این احساسات را انکار یا نادیده بگیرند. اما این رویکرد، دقیقاً مفید نیست. سرکوب کردن احساسات باعث از بین رفتن آنها نمیشود، بالعکس میتوانند قوی تر شوند.
اولین قدم شما این است که سعی کنید احساسات خود را نسبت به درمانگر خود به رسمیت بشناسید و بپذیرید.
با درمانگر خود صحبت کنید؛
مهم نیست که چقدر ناخوشایند به نظر می رسد، به درمانگر خود اطلاع دهید که این احساسات را دارید.
درمانگر باید این را بداند تا بتواند از آنها در درمان استفاده کند تا بفهمد چرا چنین مسئلهای رخ داده است و بینشهایی درباره نحوه مدیریت آنها ارائه دهد.
این احساسات را بررسی کنید؛
احساسات عاشقانه نسبت به درمانگر ممکن است نتیجه نیازهای برآورده نشده در روابط عاشقانه باشد که خارج از درمان رخ میدهد. اما دلایل احتمالی زیادی وجود دارد (همانطور که در بالا ذکر شد).
پس آن را با درمانگر خود در میان بگذارید تا ریشه آن در یک محیط امن و بدون قضاوت شناسایی شده و حل گردد.
با اجتناب از شفافیت یا صداقت در جلسات درمانی خود خرابکاری نکنید. این فقط موفقیت درمان شما را به خطر میاندازد و نتیجه موفقیت آمیز سلامت روان را دچار مشکل میکند.
خواندن مقاله افسردگی غیر معمول یا آتپیک چیست؟ اطلاعات مفیدی به شما خواهد داد
کارهایی که نباید انجام دهید
قضاوت کردن خود؛
اگر فکر میکنید که این وضعیت غیرمعمول است، ممکن است خودتان را سخت قضاوت کنید. اما باید درک کنید که این پویایی در روابط درمانی رخ میدهد و غیرعادی و شرم آور نیست.
بنابراین سعی کنید در حین کشف این احساسات با خودتان روراست باشید.
انتظار واکنش متقابل را داشته باشید؛
فقط به این دلیل که احساس میکنید عاشق درمانگر خود هستید، به این معنا نیست که درمانگر شما نیز همین احساس را نسبت به شما دارد. درک درمانگرها به یک کد اخلاقی محدود میشوند که ارتباط نامناسب مراجع/درمانگر را ممنوع میکند.
درمان را متوقف کنید؛
پیدا کردن یک درمانگر جدید ممکن است پس از اینکه به درمانگر فعلی خود بگویید که عاشق او شدهاید، جذاب به نظر برسد. اما این همیشه بهترین راه حل نیست.
درمانگر و مراجع باید مطمئن باشند که وقتی این احساسات آشکارا مطرح و مورد بحث قرار میگیرند، رابطه درمانگر/مراجع را به خطر نمیاندازند و میتوانند با دستیابی به اهداف درمانی مورد توافق دوجانبه برای درمان پیش بروند.
کشف و التیام ریشهی علت تجربه انتقال میتواند به شما کمک کند تا به روابط سالمتری برسید، از جمله روابطی که با درمانگر خود دارید. بنابراین به جای اینکه خودتان را قضاوت کنید یا یک متخصص سلامت روان جدید پیدا کنید، احساسات خود را بپذیرید و آنها را در فضای امن جلسه درمانی بعدی خود به اشتراک بگذارید.
اگرچه REBT میآموزد که مشاور باید پذیرش کامل بدون قیدوشرط را نشان دهد، ولی تشویق نمیشود که یک رابطهی گرم و دلسوزانه با مراجع ایجاد کند.
خواندن مقاله چطور یک روانشناس خوب در تهران پیدا کنم؟ اطلاعات مفیدی به شما خواهد داد
تنها وظیفهی مشاور REBT کمک به مراجع در شناسایی و مقابله با باورهای غیرمنطقی و جایگزینی آنها با باورهای منطقی است. درمانگر، معمولا به رویدادهای گذشته که منشاء باورهای غیرمنطقی است، علاقهای ندارد. تنها چیزی که برای او مهم است، رهایی از این باورها در زمان حال است.
منابع:
https://psychcentral.com/lib/in-love-with-your-therapist-heres-what-to-do
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.