جان لوئیس هالند روانشناس آمریکایی و استاد بازنشسته جامعه‌شناسی در دانشگاه جانز هاپکینز بود. او خالق مدل توسعه شغلی، مضامین شغلی هالند، که معمولا به‌عنوان کدهای هالند شناخته می‌شود، بود. هالند در اوماها، نبرسکا Omaha. Nebreska به‌دنیا آمد و زندگی کرد. درسن ۲۰ سالگی پدر هالند از انگلستان به ایالت متحده مهاجرت کرد. او ابتدا به‌عنوان کارگر کار می‌کرد، سپس پس از حضور در مدرسه شبانه در YMCA مدیر تبلیغات شد.
درحالیکه تحقیقات او بر بررسی نمرات توانایی هنرمندان در فهرست چندمرحله‌ای شخصیتی مینه‌سوتا برای پیش‌بینی دیگران در رتبه‌بندی آثار هنری‌شان متمرکز بود. هالند این تحقیق را مبنی‌بر اینکه شخصیت به روش‌های مختلف بیان می‌شود، توصیف کرد. زمانیکه در دانشگاه مینه‌سوتا University of Minnesota بود زیرنظر جان.جی.دارلی John.G.Darley تحصیل کرد، که او را درمعرض تحقیق درمورد “علائق” قرار داد و او ۴ سال را در مشاوره حرفه‌ای گذراند. هالند درسال ۱۹۴۲ از دانشگاه نبرسکا در رشته روانشناسی فارغ‌التحصیل شد و پس از فارغ‌التحصیلی به ارتش پیوست و درگیر حوادث جنگ‌جهانی دوم شد.
او تا سال ۱۹۴۶، به‌عنوان یک سرباز در ارتش ماند و به‌عنوان مصاحبه‌کننده طبقه‌بندی classification interviewer، سرپرست آزمون test proctor، منشی حقوقی paralegal clerk، دستیار روانشناس psychological assistant، منشی اسکوادران squadron clerk، کارگر laborer، مدیر آزمون وکسلرtest administrator wechsler، این تجربه‌ها به‌این باور منجر شد که بسیاری از مردم نمونه‌ای رایج روانشناختی هستند، اگرچه کارورزی او این باور را تقویت کرده بود که افراد بی‌نهایت پیچیده هستند.
او همچنین می‌توانست با مددکاران اجتماعی، روانشناسان و پزشکان کار کند و از آنها آموزش ببیند، تجربیاتی که تمایل او را برای تبدیل شدن به یک روانشناس برانگیخت. پس از ترک ارتش، او وارد دوره دکترا روانشناسی در دانشگاه مینه‌سوتا شد و درسال ۱۹۴۷، مدرک کارشناسی ارشد و درسال ۱۹۵۲، مدرک دکترا گرفت. کار اولیه او پس از اتمام دکترا در دانشگاه وسترن رزرو و بیمارستان روانپزشکی مدیریت کهنه سرباز بود.
او بعدا برای شرکت ملی شایستگی بورسیه و برنامه آزمون کالج آمریکایی کار کرد (۱۹۶۳-۱۹۶۹). هالند درسال ۱۹۶۹ به بخش جامعه‌شناسی دانشگاه جان هاپکینز پیوست و برخی از مهم‌ترین تحقیقات خود را درمورد شخصیت و انتخاب شغل منتشر کرد. او درسال ۱۹۸۰ از جان هاپکینز بازنشسته شد، اما تحقیقات خود را تا زمان مرگش درسال ۲۰۰۸ ادامه داد. هالند در ۲۷ نوامبر ۲۰۰۸ در بیمارستان یونیون مموریال درسن ۸۹ سالگی درگذشت. او در همان ماه جایزه علمی برجسته APA را برای کاربردهای روانشناسی دریافت کرد.
تست رغبت‌سنجی شغلی هالند، یکی از معتبرترین آزمون‌ها برای کشف علایق و تمایلات شغلی هر فرد است. نام این آزمون از نام نظریه‌پرداز آن جان هالند برگرفته شده است؛ که معتقد بود همخوانی بین شغل و تمایلات و علایق فرد، بازدهی فرد در آن شغل را به‌شدت افزایش می‌دهد. درمدل نظری جان هالند، ۶ مدل تیپ اصلی شغلی وجود دارد که با پاسخ دادن به سوالات این تست، میزان علاقه و تمایل افراد به هریک از این تیپ‌های شغلی مورد سنجش قرار می‌گیرد. خروجی این آزمون لیستی از مشاغل و رشته‌های تحصیلی را پیشنهاد خواهد کرد که بیشترین تناسب را با علایق و تمایلات شما دارد و احتمال موفقیت‌تان در آنها بیشتر است.
کدهای هالند THE Holland occupational themes
تئوری هالند درمورد انتخاب شغلی (RIASEC) به طبقه‌بندی علایق براساس تئوری مشاغل و انتخاب حرفه‌ای اشاره دارد. کدهای هالند به‌عنوان جزئی از ارزیابی منافع موجودی سود قوی عمل می‌کند. علاوه‌براین، اداره استخدام و آموزش وزارت کار ایالت متحده از زمان تاسیس در اواخر دهه ۱۹۹۰، از نسخه به‌روز شده و توسعه‌یافته مدل RIASEC در بخش علائق پایگاه داده آنلاین رایگان O*NET (شبکه اطلاعات شغلی) استفاده کرده است. امروزه کدهای هالند یکی از محبوب‌ترین مدل‌های مورداستفاده برای آزمون‌های شغلی است. به‌گفته کمیته جوایز علمی، تحقیقات هالند نشان می‌دهد که شخصیت‌ها در محیط‌های شغلی مناسب جست‌وجو می‌کنند و شکوفا می‌شوند و مشاغل و محیط‌های شغلی براساس شخصیت‌هایی که در آنها شکوفا می‌شوند طبقه‌بندی می‌شود. هالند همچنین درمورد نظریه خود نوشت که “انتخاب یک حرفه، بیانی از شخصیت است.
علاوه‌براین درحالیکه هالند پیشنهاد می‌کند که مردم را می‌توان به‌عنوان یکی از شش نوع طبقه‌بندی کرد؛ استدلال می‌کند که “طرح شش‌ردهای که براین فرض بنا شده است که تنها شش نوع از مردم در جهان وجود دارند، که ازلحاظ عقلانی غیرقابل قبول است.” اما یک طرح شش دسته اجازه می‌دهد تا یک نظم ساده از شباهت یک فرد به هریک از شش مدل ارائه شود، امکان ۷۲۰ الگوی شخصیتی مختلف را فراهم می‌کند. ازجمله دو معیاری که او ایجاد کرد: فهرست اولویت‌های شغلی درسال ۱۹۵۳ و جست‌وجوی خوداظهاری SDS.self directed search درسال ۱۹۷۰. درسال ۱۹۹۱، او و گری گوتفردسون Gary gottfredson فهرست طبقه‌بندی موقعیت PSI. position classification inventory را توسعه دادند که نتیجه تلاش آنها برای گسترش سیستم به همه مشاغل در سال‌های ۱۹۸۲، ۱۹۸۹ و۱۹۹۶ بود. درسال ۱۹۹۴، فهرست نگرش‌ها و استراتژی‌های شغلی توسعه دادند.
دکتر هالند معتقد است که مردم بهترین عملکرد خود را در محیط‌های کاری نشان می‌دهند که با ترجیحات و علاقه‌مندی‌هایشان مطابقت دارد. هماهنگ بودن فرد و محیط کار می‌تواند بهترین شرایط را ایجاد کند. اکثر مردم ترکیبی از دو یا سه زمینه موردتوجه هالند هستند. این دو یا سه زمینه تبدیل به “کد هالند” شما می‌شوند. در مدل هالند شش نوع تیپ شخصیتی وجود دارد و اکثر افراد به چند دسته زیر تقسیم می‌شوند:
واقع‌گرا: عملی، فیزیکی، عینی، کنشی، ماشینی، ابزارگرا
مشاغل متناسب این افراد اغلب مشاغلی است که شامل کارهای عملی، مسائل و راه‌کارهای یدی (دستی) می‌شود. آنها اغلب با گیاهان، حیوانات و مواد دنیای واقعی مانند چوب، ابزار و ماشین‌آلات سروکار دارند. بسیاری از این افراد به مشاغلی نیاز دارند که در فضای باز باشد و نیاز زیادی با سروکار داشتن با دیگران یا دفتروکاغذ نداشته باشد.
پژوهشگر: تحلیلی، روشنفکر، علمی، اکتشافی، متفکر
مشاغل جست‌وجوگرایانه اغلب شامل کار با ایده‌ها و نیاز به مقدار زیادی تفکر وسیع دارد. این مشاغل می‌توانند کارهایی مرتبط با کشف مشکلات ذهنی یا کشف حقیقت باشد.
هنری: خلاق، مبتکر، مستقل، نامنظم، نوآور، رسانه‌ای، اهل نویسندگی
مشاغل مناسب اغلب شامل کار با شکل‌ها، طرح‌ها و الگوها است. آنها اغلب به بیان خود نیاز دارند و می‌توانند کارها را بدون پیروی از مجموعه‌ای از قوانین روشن انجام دهند.
اجتماعی: تعاونی، حمایت‌کننده، کمک‌کننده، درمان/ پرورش، آموزش
مشاغل اجتماعی اغلب شامل کارهایی می‌شود که درارتباط با افراد و آموزش دادن به افراد است. این مشاغل عمدتا مشاغلی هستند که با کمک کردن و یا ارائه خدمات به دیگران مرتبط هستند.
متهور/جسور: رقابتی، رهبری، متقاعد کردن، کسب مقام
مشاغل متناسب اغلب شامل راه‌اندازی و اجرای پروژه‌ها می‌شود. این مشاغل می‌تواند شامل رهبری دیگران و تصمیم‌گیری‌های بسیار باشد. اینگونه کارها گاهی نیاز به ریسک کردن داشته و اغلب با معاملات کاری سروکار دارند.
قراردادی: جزئی‌گرا، سازمان‌دهی، دفتری
مشاغل قراردادی اغلب از مراحل و روش‌های تعیین شده تشکیل می‌شوند. این مشاغل بیش ازاینکه با ایده‌ها سروکار داشته باشد، شامل کار با داده‌ها و جزئیات می‌شوند. دراینگونه مشاغل معمولا یک مسیر مشخص برای پیگیری وجود دارد.
نظریه هالند درمورد انتخاب شغلی، اکنون در تحقیقات و عمل مشاوره شغلی فراگیر شده است. منشا آن را می‌توان در مقاله‌ای در مجله روانشناسی کاربردی درسال ۱۹۵۸ و مقاله بعدی درسال ۱۹۵۹، به‌طور خاص (“نظریه انتخاب حرفه‌ای“، منتشر شده در مجله روانشناسی مشاوره)، اولین مقدمه اصلی “نظریه شخصیت‌های حرفه‌ای و محیط کاری هالند” درنظر گرفته می‌شود. هالند درابتدا شش تیپ خود را باعنوان “حرکتی، فکری، زیبایی‌شناسی، حمایت‌کننده، متقاعدکننده و سازگار” نامگذاری کرد. او بعدا آنها را توسعه داد و به این موارد تغییر داد: واقع‌گرا (انجام‌دهندگان)، محقق (متفکران)، هنری (آفرینندگان)، اجتماعی (کمک‌کنندگان)، سازمانی (متقاعدکننده) و متعارف (سازمان‌دهندگان).
شش دسته هالند تاحدودی با یکدیگر همبستگی نشان می‌دهند. این مدل RIASEC یا مدل شش ضلعی نامیده می‌شود، زیرا حرف اولیه هرکدام برابر با R.I.A.S.E.C است که به‌صورت دایره‌ای بیان می‌شود و مناطق دارای همبستگی بالا را بهم متصل می‌کند.
جدا از شغل یا حرفه شما، کارهایی هستند که شما از انجام دادن آنها لذت می‌برید. کلید یافتن حرفه‌ای رضایت‌بخش این است که علاقه‌مندی‌های اساسی خود را با مشاغل موردنظر مطابقت دهید. به‌عنوان‌مثال، اگر یک شخص اجتماعی تمام روز را تنها در یک دفتر کار کند دیوانه می‌شود. یا اگر شخصیت هنری داشته باشید، احتمالاً از وجود قواعد سخت‌گیرانه در کارتان متنفر خواهید بود. به همین دلیل است که آزمون‌های رغبت‌سنج شغلی می‌تواند بسیار مفید باشد. آزمون رغبت‌سنج شغلی هالند مادر بسیاری از آزمون‌های شغلی است.
این آزمون شامل ۴۸ جمله است که شما باید براساس میزان لذتی که از انجام هرکدام از کارها می‌برید بین گزینه‌های (دوست ندارم)، (کمی دوست ندارم)، (نظری ندارم، یا نه دوست دارم نه دوست ندارم)، (کمی لذت می‌برم)، (لذت می‌برم) رتبه‌بندی کنید. این آزمون حداکثر پنج تا ده دقیقه طول خواهد کشید.
نحوه تفسیر آزمون
تفسیر آزمون هالند به ۲ شکل کمی و توصیفی انجام می‌گیرد:
تفسیر کمی
تفسیر آزمون هالند از دقت و پیچیدگی بالایی برخوردار است و با استفاده از الگوریتم‌های کامپیوتری انجام می‌شود. مقدار عددی دقیق هرویژگی فرد برای مقایسه با مقادیر مناسب در مشاغل محاسبه شده و تفسیر آزمون درقالب گزارش سازگاری شغلی فرد ارائه می‌گردد. به‌این‌ترتیب فرد فارغ از اینکه نتیجه آزمون او چه بوده است می‌تواند تفسیر آزمون خود را در قالب فهرست کامل مشاغل و رشته‌های تحصیلی سازگار و ناسازگار با خود دریافت کند.
تفسیر توصیفی
تفسیر توصیفی درمقایسه با تفسیر کمی از دقت و پیچیدگی کمتری برخوردار است و نتایج ارائه شده بیشتر جنبه آگاهی‌بخشی داشته و فرد را در تحلیل و استفاده از نتایج آزاد می‌گذارد. دراین نوع تفسیر معمولا باتوجه به ۲ یا ۳ تیپ شخصیتی غالب، فهرستی از عناوین کلی شغل متناسب به آن دسته تیپ‌ها به فرد ارائه می‌گردد تا براساس آنها نسبت به بررسی بیشتر مشاغل و انتخاب شغل آینده خود اقدام کند.
منابع:
